۱۳۸۷ مرداد ۱۱, جمعه

کارکرد ذهن در یک نگاه ساده

آیا این تعجب اور نیست که اساس زندگی ما ذهن ما بوده,ولی بیشتر ما هنوز از چگونگی کارکرد

این دستگاه نیرومند نشانی در اختیار نداریم؟پس اجازه بدهید نگاهی ساده به چگونگی کارکرد ذهن

بیاندازیم.در مقام تشبیه,ذهن شما چیزی نیست جز یک قفسه بزرگی از پرونده ها,مشابه قفسه هایی

که در خانه و یا محل کار خود دارید.هر اطلاعاتی که در ذهن وارد می شود,علامنگذاری شده و

درون پوشه ها طمری قرار می گیرند که بازیابی ان ها به زنده بودن و ادامه دادن زندگی شما کمک

می کند.ایا این را شنیده بودید؟دقت کنید:نگفتم به کامیابی شما کمک می کند,گفتم به زنده ماندن شما.

در هر موقعیتی,به سراغ پرونده هایی که در ذهن خود دارید رفته و تعیین می کنید در ان موقعیت

چگونه پاسخی باید داده شود.مثلا فرض کنید که موقعیتی مالی را در نظر دارید.در این حالت ب

ه طور خودکار به سراغ پرونده هایی که با علامت پول مشخص شده اند رفته و از ان جا تصمیم

می گیرید که باید چه بکنید.تنها افکاری که می توانید در مورد پول داشته باشید,ان هایی خواهد بود

که در پرونده پول در ذهن شما موجود هستند.این تمام ان موردی خواهد بود که دربا ره ی ان فک

ر خواهید کرد,چون همه ان مواردی که در بایگانی طبقه بندی شده در ذهن خود دارید,همین است.

شما بر اساس انچه که باور دارید در ان لحظه برایتان منطقی,معقول و مناسب حال شما است .

پس تصمیم خودتان را می گیرید و کاری را می کنید که فکر می کنید انتخاب درست همان است.

منتها,مساله این است که این انتخاب درست,ممکن است انتخاب موفقیت امیزی نباشد.در واقع,

انچه که کاملا برای شما معقول است,ممکن است نتایجی بسیار ضعیف در بر داشته باشد.

به عنوان مثال:فرض کنیم که همسر من در بازار مشغول راه رفتن است(تصور این حالت

برای من زیاد سخت نیست!)او کیف پول سبز رنگی را می بیند که ان کیف با بیست و پنج

درصد تخفیف به فروش می رسد.او بلافاصله با این سوال به سراغ بایگانی پرونده ها در

ذهن خودش می رود:ایا باید این کیف را بخرم؟در مدت زمان بسیار کوتاهی,پاسخ از بایگانی

پرونده ها در ذهنش بدین صورت می رسد: تو دنبال کیف پول سبز رنگ می گشتی تا با

کفش هایی که هفته پیش خریده بودی جور باشد.ضمنا اندازه ان خیلی مناسب است.پس ان را بخر!

وقتی او به سرعت به پای صندوق پرداخت می اید,نه تنها ذهن ا از داشتن این کیف پول به هیجان

امدهاست,بلکه بسیار هم احساس غرور می کند که ان را با بیست وپنج درصد تخفیف می خرد.

برای ذهن او این خرید کاملا معقول است,چون طالب ان است و می داند که به ان نیاز داردو

کاملا معامله خوبی می باشد.منتها در ذهنش این فکر جایی ندارد که بیاید و بگوید:درست,

این واقعا کیف پول قشنگی است و کاملا درست می باشد که این معاملع خوبی است,ولی در

حال حاضر سه هزار دلار دلار بدهی دارم,پس بهتر است دست نگه دارم! اما این اطلاعات

برایش پیدا نشد,چون پرونده ای در ذهن خود که ان را در خود نگه دارد,نداشت.

پرونده ای به نام:<<وقتی که بدهی داری,دیگر چیزی نخر>>که معنایش این است:ان انتخاب

خاص,گزینه ای کامل نمی باشد,زیرا در ذهن او هیچ وقت این مورد نصب نبوده است.

منظور مرا می فهمید؟اگر شما پرونده هایی را در قفسه بایگانی ذهن خود قرار داده اید ک

ه تضعیف کننده موفقیت مالی شما هستند ,تنها همان پرونده ها انتخاب هایی خواهند بود که شما

می توانید داشته باشید, پرونده هایی که طبیعی , خودکار و کاملا برای شما نیز معقول خواهند بود,

ولی در اخر کار,آن ها شکست مالی و یا حداکثر موقعیتی متوسط را برای شما خواهند داشت.

بر عکس , اگر پرونده هایی را در ذهن خود وترد نمایید که تقویت کننده موفقیت مالی شما باشند

,به طور طبیعی و خودکار,تصمیم هایی را می گیرید که موفقیت را به دنبال دارند.

حتی نیازی به فکر کردن هم نخواهید داشت,بلکه نحوه طبیعی فکر کردن شما به موفقیت منتج خواهد شد.

اولین مرحله برای ایجاد کردن هر تغییری ,آگاهی یافتن است,یعنی اولین مرحله برای این که مانند

ثروتمندان فکر کنید این می باشد که نسبت به این که ان ها چگونه فکر می کنند,آگاهی یابید.

آدم های ثروتمند کاملا متفاوت از مردم فقیر و یا متوسط فکر میکنند.


هیچ نظری موجود نیست: